مصاحبه با یک فرد موفق در صنعت بازاریابی شبکه ای
من رشته تجربی خوندم و دانشگاه وارد رشته مهندسی کشاورزی و طراحی فضای سبز شدم و بعد از اون هم اومدم در حوضه نقشه برداری فعالیت کردم که بتونه تو طراحی پارک وباغ و ویلا ها کمکم بکنه وخیلی از مدارک و مهارت های نرم افزاری رو بلدم مثل اتوکد،ایتبس،نرم افزار اس پی اس اس و... مهارت مختلفی رو تو حوضه کاری خودم بلد بودم.ولی خب هرچی کار میکردم و فعالیت میکردم حس خوبی نداشتم چون برای یکی دیگه بود و دوست داشتم فضایی به وجود بیاد که برای خودم کار بکنم. به من هم وعده های زیادی داده شد که درس بخونم بعدش برم خدمت و بیام کار هست،خودمم بالای 6-7 تا جا از استانداری بگیرین تا فضای سبز و شهرداری و جاهایی مختلفی که حتی به من ربطی نداشتن مثلا مثل ثبت احوال امتحان دادم برای اینکه بخوام یه حقوق ثابتی داشته باشم چون کلا آدمی بودم که کار کارمندی و پشت میز نشینی رو خیلی دوست داشتم و این طوری باراومده بودم اما چیزی که وجود داره اینه که واقعا خداروشکر میکنم که این اتفاق نیوفتاد چون متوجه شدم که این کوته بینانه ترین کاریه که من میتونم انجام بدم ،وقتی که متوجه مزیت های فوق العاده کار های دیگه شدم که میتونم از توانمندی های خودم به بهترین شکل استفاده کنم و تصمیم گرفتم که خودمو محدود نکنم البته اینو بگم که کارمندها کاملا برام من قابل احترام هستن ،من با تفکر کارمندی مشکل دارم . اکثر کسایی که دارن تو محیط اداری کار میکنن کسایی هستن که رویای خودشون رو فراموش کردن. و وقتی فشار های مختلفی که تو بازار کار هست،وقتی تحصیل کردی و طبیعتا دوست نداری تو محل کارت تحقیر بشی تو سرت بزنن و زور بگن،اما این چیزیه که تو بازار سنتی وجود داره و اتفاق میوفته مخصوصا اگر تحصیلات نداشته باشی و این شدید ترمیشه و هرچی کار میکنی ،جیب صاحب کارتو داری پر میکنی. و من به این خاطر رفته بودم نقشه برداری که طوری باشه رو پای خودم واستم اما تو این حرفه هم کسایی هستن که شما وقتی میخواین یه پروژه ای رو بردارین،پارتی بزرگ نداشته باشی سرمایه نداشته باشی راحت تر بگم زیر میزی به کسی ندی اون پروژه رو به تو نمیدن،نمیگم همه ولی قالبلا این طوریه.وقتی شما هم تو همچین شرایطی قرار میگیری سعی میکنی خودتو رو به حقوق های کم قانع کنی و هی از رویاهات دور تر و دورتر میشی و اعتماد به نفس و عزت نفست ازت گرفته میشه و تو فشار عصبی قرار میکیری و اون رویا برات تبدیل میشه به توهم و رویایی هم که نتونی حرکتی براش انجام بدی،دچار افسردگی میشی. ادم بسیار پیگیری هستیم و به حرف افرادی، که تو حوضه های مختلف آدم های موفقی هستن اما تو اون حوضعی که من میخوام وارد بشم ادم موفقی نیستن، گوش نمیدم ولی از تجربیات زندگیشون استفاده میکنم چون کمک کنندست.و ببینم کاری که به منفع من و بقیه هستش اونو انجامش میدم دوست هم ندارم کاری رو بکنم که به ضرر بقیه باشه اصن خوشم نمیاد،دوست دارم برد برد باشه و حتی بقیه بیشتر سود ببرن.چون حس خیلی خوبی به شما میده،حس کمک کردن به دیگران.آدم بسیار انرژیکی هستم . جا های منفی نمیرم اگر هم برم سعی میکنم جو رو عوض کنم و مثبت کنم و آدم ها حس بهتری داشته باشن.
در آغاز از تاریخچه نتورک برامون میگین؟
با یک سرچ کوچیک تو اینترنت مشخص هستش که این رشته فوق العاده زیبا و جذاب که البته یک لایف استایل است برای ما آدم ها یک سبک زندگیه جدید هست. تاریخچش برمیگرده به 70 سال قبل حدود 1940 حتی به قبل تر. در سال 1940 آقای کارل رن بورگ که به عنوان پدر بازاریابی شبکه ای میشناسن ،ایشون شرکت کالیفرنیا ویتامین رو تاسیس کرد که توی سایت mlm book زیر نظارت وزارت صنعت و معدن فیلمش هست میتونید اونجا مشاهده کنید که ایشون در واقع تصمیم میگیره به جای اینکه فروشنده های حرفه ای کمی رو داشته باشه بیاد از فروشنده های معمولی که همون مردم هستن که خودشون مصرف کننده هستن با محصولات کم ،استفاده بکنه و تعداد فروشنده ها رو ببره بالا.که از این طریق در واقع شرکت AmWay تاسیس شد و بعد FTC اومد اقامه دعوا کرد گفت این شرکت هرمی هستش و بعدشFTC متوجه شدش که نه هرمی نیستش و محصولات مورد نیاز مردم داره اراعه میشه.خود بازاریابی شبکه ای رو همه مردم و کاسبا دارن انجام میدن، من اینو دارم میبینم و قبلا بوده به این شکل که قبلا یک شرکت دوچرخه فروشی بود که یک دوچرخه 40 روبل داشت به مشتری میگفت که اگه شما 5 تا مشتری معرفی کنین که دوچرخه بخره یکی از این دوچرخه هارو که قیمتش 40 روبل هست به تو 10 روبل میدم و داشت از تبلیغ کلام به کلام استفاده میکرد.توی خود بازار یابی شبکه ای که یک روش رسیدن به مصرف کننده نهایی هست، با هدف کمپرس کردن واسطه ها طولی و واسطه های سنتی و حذف تبلیغات رسانه ای هست که تمام این وظایف رو بر عهده کسی میزارن که نماینده ی تحت نظارت خود وزارت صنعت و شرکت هستن تحت عنوان نتورکر ها که توی قسمت بازرگانی این شرکت ها فعالیت میکنن.تمام اون پروسه واسطه های طولی کمپرس میشه و مسعولیتش و وظایفش به کسی به نام نتورکر یا نتورک مارکتر گذاشته میشه اون محصول رو در واقع به مصرف کننده نهایی میرسونه.خب طبیعتا از هزینه هایی که توسط این شخص آزاد میشه سود بیشتری شرکت میبره و شرکت هم پاداش خیلی خوبی رو به نماینده خودش میده.توی ایران هم خیلی ها دارن این کار رو میکنن.ما در طول روز داریم بازاریابی شبکه ای انجام میدیم تبلیغات مختلف داریم انجام میدیم چیزی که خوشمون میاد چیزی که بدمون میاد.نکته جالبش اینه که ما نتورکرا داریم از این داستان کسب درآمد میکنیم و مردم عادی که خبر ندارن همون کاری که ما داریم انجام میدیم اونا هم دارن انجام میدن اما درامدی کسب نمکنن تفاوت در اینه.حدود 70 سال میشه که نتورک داره تو دنیا قانونی کار میکنه و انجمن ها فروش مستقیم داره فدراسیون جهانی فروش مستقیم داره و انجمن و فدراسیون اروپا DSA) Direct Selling Association) www.dsa.org و فدراسیونش (WFDSA) World Federation of Direct Selling Associations www.wfdsa.org که دوستان میتونن تحقیقات خودشون رو در زمینه نتورک مارکتینگ و تاریخچه شرکت ها و قوانینش و حمایتش از اقتصاد کشور ها ،حمایت از فرهنگ کشور ها ،حمایت از تولید کننده ،حمایت از کاسب ها ،حمایت از مصرف کننده ها، و رشد اقتصادی و هر رشدی که بگین تو نتورک مارکتینگ وجود داره و مقالات علمی بسیار معتبر رو در واقع با سرچ کوچیک در اینترنت از این مبانع موثق بدست بیارید که چه مزیت های بزرگی برای جامعه انسانی و برای صلح میتونه داشته باشه.
به نظر شما چرا باید نتورک کار کرد؟ و سوال اصلی اینه که چی شد شما شروع کردین؟
سوال جذاب من.من همیشه دوست داشتم شغلی داشته باشم که هم به مردم خدمت کنه هم درآمد فوق العاده بالایی داشته باشه،باعث نشه همیشه خودمون کار کنیم و این ناخودآگاه این شرایط و مزیت های نتورک رو تو ذهنم داشتم اما نمیدونستم این شغل چی میتونه باشه همیشه احساس میکردم این یک رویای تحقق نیافتست و البته یه جورایی مسخرمم میکردن.کمک باشه ،خدمت باشه،ارزش باشه،رشد فردی واقتصادی باشه کمک به جامعه باشه،کمک به صلح باشه وبقیه بهم میگفتن مگه میشه همه این اتفاق ها تو یه شغل باشه.من نمیدونستم اون شغل نتورک مارکتینک هست.سال٨٥ بود که با یکی از شرکت های غیر قانونی آشنا شدیم که باید سرمایه میزاشتی و محصولش فرهنگی بود، ترجمعه آنلاین.یک سال خورده ای اونجا کار کردم خب طبیعتا اونجا کنسل شد.دوباره شروع کردم با شرکت اوریفلیم خب میدونید جزء ١٥ شرکت معتبر دنیاست و برند آرایشی کار میکنه اما در ایران فقط مجوز فروش مستقیم داشت مجوز بازاریابی شبکه ای نداشت و اون موقع دانشجو هم بودم و اومدم جلو تر دیدم نمیشه و اونم کنسل شد و باز هم من اشتیاق داشتم نتورک کار کنم ولی اتفاقایی که برام افتاده بود و در واقع شده بودم چوپان دروغگو تو این بیزینس، دیگه ادامه ندادم. تا رسیدم به شرکت های اینوست که سرمایه گذاری مالی میکرد و دیدم نه اونجا هم این اتفاق نیوفتاده.من اون موقع مطالعه نمیکردم فقط برای پولش میرفتم اگر مطالعه میکردم متوجه میشدم اما این کار رو نکردم و جلوی دماغمو نگاه میکردم ،آینده رو نگاه نمیکردم. و اون چیزی که از این شغل تو ذهنم داشتم و اون چیزی که تو واقعیت داشتم میدیدم باهم تناقض داشت و کلا به نوعی زده شدم از نتورک مارکتینگ.حتی قانونی هم شد من نمیدونستم و در جریانش نبودم و خودمو از این فضا آوردم بیرون.بعد سال ٩٢ یکی از دوستان شرکتی رو به من پیشنهاد داد و اولش خیلی با این افراد بد برخورد کردم و گفتم اصلا با من صحبت نکنین در مورد این قضیه ولی بعدش برام توضیح دادن که قانونی شده و ... زیادم بهم اصرار نکردن و گفتن نظر نظره خودته تا اینکه خودم رفتم مطالعه کردم و تحقیق کردم دیدم بله درسته وزارت صنعت،مدارک معتبر،قوانین و مقرراتش و شرکتی که بهم معرفی کردن که خیلی معتبره ،بیشتراین منو جذب کرد.کتاب های بسیار زیادی مطالعه کردم تا اینکه وارد شدم.ببینید ما اینجا محدود نیستیم،محدود به مکان و زمان نیستیم.اینجا شما نیاز نیست ٣٠ سال زحمت بکشی بعد با یه حقوق معمولی که ١٠٠ برابرش حقته باز نشست بشی که تو بازار سنتی این طوریه.اینجا شما میتونی حداکثر زیر ١٠ سال باز نشسته بشی از نظر مالی.دوست داشتم وقتی خواب هم هستم پول در بیارم.من دوست داشتم در آن واحد در صدها نقطه جغرافیایی حضور داشته باشم این بیزینس این امکان رو به من میده.خیلی چرا های دیگه وجود داره.اینجا افراد رو شما رشد میدی به درآمد میرسونی کمکشون میکنی بعد رشد میکنی.اینجا شما افراد رو پله نمیکنید،اینجا با رشد دادن آدم ها شما رشد میکنین،با هر کی دلمون میخواد کار میکنیم،هرجا دلمون بخواد کار میکنیم، آزار هستیم و خیلی ویژگی های دیگه این صنعت که منو جذب خودش کرد.البته بگم این ویژگی هایی بود که من دوست داشتم خب چقدر میتونه به اقتصاد کشور کمک بکنه، چقدر میتونه به اشتغال کشور کمک بکنه به تولید و رونق اقتصادی کشور، کاهش جرم و جنایت با افزایش فرهنگ و آگاهی مردم ،دولت میتونه هزینه های کمتری برای ایجاد اشتغال صرف کنه، کارخونه های بیشتری زده بشه، فرهنگ و تولیدات ایران به خارج از ایران گسترش پیدا بکنه و بازار منطقه رو بگیره.یه نکته ای رو بگم ببینید هر کاری و ابزاری بسته به اون انسان و فرد داره که چطور ازش استفاده بکنه که خوب تلقی بشه در نگاه مردم یا بد تلقی بشه پس خنثی هستش چه نتورک مارکتینگ و چه شغل ها و بیزینس های دیگه اون انسانی که داره اون شغل رو انجام میده، اونه که باعث میشه اون شغل خوب جلوه کنه یا بد جلوه کنه. نتورک مارکتینگ یک ابزار بسیار قدرتمنه برای اینکه انسان ها سریع تر به هدفاشون برسن. کل داستان نتورک مارکتینگ اینه، حال خودتو خوب کنی و کمک کنی حال بقیه هم بهتر بشه.زندگی خودتو بهتر کنی و کمک کنی بقیه هم زندگیشون بهتر بشه،اگر غیر از این باشه اصن این نتورک نیست اسم هر چی میتونه باشه الا نتورک مارکتینگ قانونی و اصیل.
یه سوالی که خیلی ها میپرسن و ممکنه تو ذهن خیلی ها باشه اینه که تفاوت بازار یابی شبکه ای با شرکت های هرمی یا همون غیر قانونی چیه؟
شبکه های پیرامیدی یا هرمی ،خب خیلی تفاوت ها وجود داره والان خیلی ها این تفاوت ها رو دیگه میدونن وملموس شده براشون فقط چندتا نکته میمونه که باعث سوء تفاهم و سوء برداشت میشه از نگاه افرادی میشه که اشراف کامل به این صنعت ندارن و قوانین و مقررات بازاریابی شبکه ای رو نخوندن.ببینید شرکت های بازاریابی شبکه ای قانونی،هدفش رسوندن کالای مصرفی و کاربردی دقت کنید کاربردی،و رقابتی وبا ارزش در داخل بازاره.یعنی قیمت گذاری هایی که شده به نسبت جنس هم کیفیت خودش در بازار یا برابره یا پایین تره یا مقداری بالاتره،چرا؟چون اصولا روی کیفیت محصولات که داخل بازاریابی شبکه ای تو اون سبد کالایی فروش مستقیمشون کار میشه، معمولا گروه های R&D بیشتر زمان میزارن و رو کیفیت بیشتر توجه میکنن تا یه محصول خاص و یونیک تولید کنن و تو بازار اراعه کنن که این محصول ها جایی هم نیست فقط دست نماینده های شرکت هستش.در کل مجوز های قانونی و صنف بازاریابی شبکه ای اصلی ترین تفاوت هستش.تفاوت بعدی در طرح درآمدزایی و پلن ها هستش که کاملا متفاوته و شرکت های هرمی طرحشون بیشتر باینری و تعادلیبوده که این پلن ها منسوخ شدن.تفاوت دیگه در نگرشه،2 حالت وجود داره:یا شرکت هرمی هست یعنی مجوز قانونی از وزارت بازرگانی و دبیرخانه بازرگانی نداره که این شرکت ها هرمی طلقی میشن یا شبیه شرکت های هرمی دارن کار میکنن یعنی شما مجوز بازاریابی شبکه ای داری اما نگاهت زود پولدار شدنه چه از راس شرکت باشه چه از نماینده های شرکت.مثلا خرید های اجباری،ورودی های اجباری،تست مونی ها یا ویژن هایی که به نمایش میزارن که اغلب کرایه ای هستن.نکته اینه که با چند تا استعلام،تحقیق و بررسی میشه متوجه همه این موضوع ها شد.
در کل هدف نتورک مارکتینگ چیه؟ و اینکه هدف اصلیش در داخل ایران چی هستش؟
من تو صحبت های قبلیمم گفتم هدف اصلیش همینه که بیاد صلح و دوستی و وحدتو ارزش هارو فرهنگ هارو بشناسونه و گسترش بده؛فرهنگ های غنی رو.اومده دوستی و صلح ایجاد کنه بین ملت ها و افراد و این بسیار زیبا و فوق العادست.بیزینسی وجود داره که همه منافع مشترک دارند ،آدم ها با هر نژادی، با هر سنی، با هر قومیتی ،با هر مقطع تحصیلیی ،با هر سمتی ،با هر رنگ پوستی، این فوق العادست.واقعا چه بیزینسی میتونه وجود داشته باشه که همه اینارو باهم داشته باشه؟!حمایت از تولید داخلی،رقابت سالم،استفاده از تکنولوژی. چقدر میتونیم منبع مالیات برای دولت تعیین بکنیم.آرامش به جامعه برمیگرده،اون آرامشی رو که خیلی ها ندارن.خب وقتی که یه شرایط خیلی خوبی رو فراهم میکنی تو کشور و آدم ها از نظر روحی و درآمدی در مضیقه هستن،خب نتورک مارکتینگ میتونه در نحوه اول کمک خرج خیلی خوبی باشه و با این نگاه که میتونن آدم ها قبض های ثابت ماهانه خودشون رو حتی پرداخت کنن 200تومن 300 تومن 500 تومن و الی بیشتر و کم کم دستشون میاد این بیزینس رو به چه مدل باید انجام بدن.نتورک مارکتینگ رو عموم افراد و حتی حرفه ای ها هر روز پاره وقت کار میکنن 4 ساعت مفید روزانه اما حرفه ای.
یکی از نکات مثبت نتورک مارکتینک پارادایم شیفت یا رشد شخصی هستش،از نظر شما در نتورک این موضوع چقدر اهمیت داره؟
یکی از بی نظیر ترین اتفاقاتی که نتورک مارکتینگ رقم میزنه برای ادم ها همینه.یعنی آدم هارو در پارادایم بهتر، پارادایم رهبری، پارادایم حرفه ای بودن،ودر پارادایم خصوصیات اخلاقی یک آدم موفق قرار میده و به افراد ذهنیت کارآفرینی میده.، افراد رو جسور میکنه و همین طور افراد روبه استقلال میرسونه و مستقل میکنه.و به شما این امکان رو میده،کمکتون میکنه اشتباه کنیم،دستمون رو میگیرن و دوباره بلندتون میکنم بر خلاف بازار سنتی که اشتباه کنی تنبیه هست ،اینجا دستمون رو میگیرن و بلندتون میکنن وشرکت ها و حامی ها اینقدر صبور هستن که مارو مرتب پیگیری کنن و راهنمایی کنن و هواسشون به ما باشه،این فوق العادست.رشد شخصی چرا اینجا اتفاق میوفته؟ چون اینجا تمام صحبت های که میشه به قول آقای رابرت کیوساکی،چرا میگه دانشکده کسب و کار است چون اطلاعات کاربردی و اجرایی در قالب عمل به بچه ها آموزش داده میشه نه فقط صرفا صحبت بکنی بعد اون طرف خودش بره انجام بده.معمولا بیرون ما هزینه های گزافی رو برای قوانین موفقیت باید پرداخت کنیم که اساتید بیان صحبت کنن که یکی از خصوصیات خوب نتورک اینه افراد میتونن همان قوانین رو بیان اینجا رایگان یاد بگیرن.
طی این چند سالی که نتورک قانونی شده،چقدر داخل ایران رشد کرده و آیندشو چه جوری میبینید؟
به نظر من نتورک داخل ایران خیلی پذیرفته شده است و خیلی خیلی خیلی بیشتر جا داره واسه پذیرفته شدن بهتر با فرهنگ غنی تر و اصیل نتورک مارکتینگ.خب الان عموم مردم دیگه میدونن نتورک مارکتینگ قانونی شده است اما چیزی که وجود داره اینه که در کنار این دستاورد های مختلفی که حاصل شده و افراد با نگاه های مختلف دارن کار میکنن خب قالب آدم ها نگاه خوبی نسبت به نتورک ندارن بخاطر مساعلی که به وجود اومد توسط برخی از دوستان در شرکت های مختلف یک سری از حامی ها این اتفاق رقم خورده که نحوه آموزشی اون ها و اراعه مطالب آموزشی در واقع طوری بودش که با اصول اصیل نتورک مارکتینگ هم خوانی نداشته.مثلاخرید های اجباری مثلا اجبار در ورود آدم ها مثلا آدم هارو در منگنه قرار دادن،محصول به کسی به زور فروختن،مثلا مهم نیست محصول چه محصولی باشه مثلا مهم نیست طرف نیاز داره یا نداره به دید مالی به این قضیه نگاه کردن این اشتباهاتی هستش که افراد در نتورک انجام میدن و عموم مردم هم وقتی با این رفتارها و این برخورد ها مواجه میشن قانونی هم باشه میگن به درد نمیخوره ،قانونی هم باشه من خوشم نمیاد، چرا؟چون حس خوبی به آدم ها داده نمیشه و رو این موضوع آموزش داده نشده به صورت حرفه ای و پایه ای چون اکثرا به دنبال سریع به درآمد رسیدنو به نمایش گذاشتن ماشین ها و در واقع یک ویترین لاکچری بودن که بتونن عموما افرادی که جوان هستن رو به خودشون جذب بکنن اما در بلد مدت ما چه تاثیری رو دیدیم؟و این فید بک باعث شد که به تفکر وادار کنه آدم هارو که،اگه میخوای درست و اصولی و بلند مدت کار کنی نتورک مارکتینگ رو که مثل خیلی شغل های دیگه یک شغل فوق العاده هست یک بیزینس بی نظیر هستباید اونو حرفه ای بازی کرد و باید آموزش اصولی دید و رو آموزش خیلی باید کار کرد،تا بتونیم یک فرهنگ زیبا و غنی رو جا بندازیم.
نظرتون رو راجب این جمله به من بگید"درآمد های میلیونی و زیاد در نتورک"؟
من با کسب درامد های میلیونی و زیاد هم موافقم ولی اینجا راه یک شبه پولدار شدن نیست.مثل درخت گردو و زیتون میمونه اول باید بهش کود،داد آب داد،مواظبش بود،حیوان لگد نکنه و... مثل بچه ای که میخواد سرپا وایسته و راه بره کاملا نتورک هم به همین شکله.خوبیش اینه که تو مسیری که من دارم درخت گردومو بارور میکنم که پشت سر هم به ما بار بده، تو مسیر و حین راه هم به درآمد خوبی میتونم برسم و منو میتونه به درآمدی برسونه که قانع کنه نسبت به بازار سنتی خودم.اما من الان بیام و طی چند ماه انتظار درآمد چند ده میلیونی داشته باشم این یک انتظار بی جایی هستش .بله بعضی از افراد هستن که در عرض چند ماه به درآمد میلیونی یا چند ده میلیونی هم میرسند این واقعیت داره.اما باید به این نکته توجه کرد،که اون آدمی که این تجربه رو داره چندین ماه و حتی شاید چند سال تجربه پشت اون داستان داره که میاد توی چند ماه اون بیزینس رو میسازه مثلا آقای زاکر برگ که ما با فیس بوک ایشون رو میشناسیم،ایشون چندین و چند سایت طراحی کرد و چندین سال روی این قضیه وقت گذاشت و بعد اومد فیس بوک رو طراحی کرد و بعد فیس بوک جهانی شد و در عرض چهار پنج سال ثروت عظیم آقای هنری فورد رو که تو موج صنعتی بود و سی سال طول کشید،ایشون در موج ICT اون ثروت عظیم رو بدون سرمایه و توسط یک ایده ،توسط تکنولوژی و توسط قدرت شبکه ،در عرض چند سال بدست آورد.آقای پییِر امیدیار یار هم به همین شکل.این قدرت تجربه هست و تجربه هم حاصل تصمیم های نادرست هستش.خب ما فقط اون نتیجه های اون آدمارو میبینیم فکر میکنیم خیلی سریع به پول رسیده.تو صحبت های قبلی هم گفتم،یه عده میان یه شرایطی ایجاد میکنن ما بهش میگیم جوگیر مارکتینگ.میان ماشین های مدل بالا و لاکجری کرایه میکنن یا به صورت قسط های سنگین ور میدارن و اخر سر هم از پس قسط هاش بر نمیان یا مجبورن پس بدن یا از این کار برن بیرون.که چی؟ افراد جذب بشن که ببینن این کار داره پول میده خیلی سریع پس ما هم بیایم خیلی سریع از این راه به پول برسیم.این یه اشتباهه محضه.نتورک مارکتینگ یکی از سریع ترین راه های کسب ثروت و پول دار شدن در دنیاست بدون سرمایه و تخصص.شما میتونی تو ۵ سال خودتو به بازنشستگی خیلی خوبی برسونی.توی ۱۰ سال به یه بازنشستگی رویایی برسونی،این ثابت شدست.اما بخوابم توی چند ماه این اتفاق رو رقم بزنیم واقعا کار نمیگیرم نشدنیه ولی مشکله و عموما با این داستان های یک شبه پولدار شدن ، سندرم نتیجه فوری که تبش نه توی نتورک بلکه توی جامعه پخش شده،همه میخوان سریع به پول ببرسن این اشتباهه.یکی از قوانین موفقیت و ثروت مند شدن صبوریه.یا خیلی از کارآفرین ها و آدم های موفق دیگه و مثلا آقای بابک بختیاری،بیوگرافی ایشون رو مطالعه کنید،عموما آدم ها ایشون رو با آیس پگ میشناسن. میگن نگاه کن یه بستنی رو انداخت تو یه قوطی،قوطی رو که خودش اختراع نکرد بستنی هم که همین طور،چه جالب ،به چه درآمد های میلیاردی رسید.خب قبلش این آدم صد تا کار انجام داد سوپر زده بود پیتزا فروشی زده بود تو کار فرش بود نجاری کرده بود تو بازار پولشو خورده بودن و.... بعد از یه مدت تجربه و تلاش های مختلف و بدست آوردن یه سری از قوانین موفقیت کم کم این ایده تو ذهنش جرقه خورد ولی ما ماشینش رو میبینیم زندگیشو میبینیم پولشو میبینیم این داستان پشتش رو نمیبینیم و این خیلی خوبه که این آموزش ها تو نتورک داده میشه به آدم ها آموزش های اصیل،اصولی،محکم و کاربردی که آدم ها متوجه بشن داستان موفقیت رو و خب هر چی میریم جلوتر آموزش ها غنی تر میشه و ما میتونیم در مدت زمان کمتری به ثروت خوبی برسیم ولی یک شبه رو من اصلا قبول ندارم.من اعتقاد دارم که ثروتمند شدن وظیفه هر آدمیه اگر یه فردی بلند نشه و ثروتمند نشه به نظر من خودشو نشناخته اصلا موافق نیستم با کسی که میگه قانع باش برای چی قانع باشم؟قانع چی باشم؟به نظر من اون فرد قدرت خودشو باور نداره یا از نظر ذهنی آموزش ندیده یا اصن ممکنه تفکر خوبی راجب پول نداره که وای نه مثلا اگه من پولدار بشم آدم بدی میشم،این تفکرا در ما به وجود اومده که نمیخواد به ثروتمندی برسه.وبه قول دوستان که میگن: به اندازه ایمان ما و توکل ما، خداوند فرود میاد و ظرف ما رو پر میکنه برای خدا هیچ فرقی نمیکنه یک هزار تومنی با صد هزار میلیارد تومنی.
فروش مستقیم یا همون دایرکت سلینگ هدفش چیه؟ و مزایاش چیه؟
من خودم به شخصه همیشه دوست داشتم محصولاتم رو مستقیما از تولید کننده تهیه کنم چون یکی از دلایلش اینه که قیمت پایین تره و دیگه دست دلال ها و خرده فروش ها نمیوفته که قیمت بره بالاتر.خب فروش مستقیم فوق العاده روی اقتصاد کشور، فوق العاده روی اینکه تولید کننده سود بهتری بکنه تا کیفیت کالاشو بتونه بهتر بکنه تاثیره مثبتی داره که خداروشکر با اومدن تکنولوژی و بستر اینترنت توی کشور، که داره توسعه پیدا میکنه، خیلی از افراد میتونن از این طریق کالاهای خودشون رو با قیمت مناسب تر تهیه بکنن.نتورک مارکتینگ شاخه ای از فروش مستقیم هستش که فروش مستقیم میتونه امنیت کالا،رو اصالت کالا رو، خدمات مشتری رو، مشاوره هایی که از این طریق میتونن بدن و ساپرتی که میتونن مشتری رو داشته باشن تو بحث فروش مستقیم ببره بالا و خب مشتری هم نسبت به بازار سنتی که معمولا رو بحث خدمات مشتری مانور نمیدن،خیلی میتونه مثمره ثمر باشه.قیمت ها در تمام نقاط ایران مشخص شده هستش و مشخصه قیمت کالا چند تومن هستش.این خوبیه فروش مستقیم هستش.
آیا به نظر شما نتورک اشباع شده؟ یا اشباع خواهد شد؟
خیر اشباع شدن اصن برای نتورک مارکتینگ بی معناست چون همیشه رشد جمعیت از رشد مرگ و میر بیشتره و اینم بگم که رشد جمعیت از ورود افراد به نتورک مارکتینگ خیلی خیلی بیشتره.اگر قرار بود نتورک مارکتینگ اشباع بشه تو این 70 سالی که تو دنیا داره انجام میشه تا الان اشباع شده بود .کاملا واضحه این قضیه و در طول این مسیر کل جمعیت دنیا که 7 میلیاردو خورده ای باید باشه،یه چیزی حدود 100 میلیون نفر دارن نتورک مارکتینگ رو کار میکنن.یه عده هستن میگن که الان همه میدونن ولی سوال من اینه که از این عده ای که میدنن،چند نفر دارن کار میکنن؟به نظر من از هر 100 نفر یک نفر تازه اونم نه فعال.چیزی که الان هست اینه که ما پتانسیل خیلی زیادی داریم مخصوصا توی ایران برای اینکه ما هنوز جا ننداختیم این قضیه رو تو ایران و چند سالی راه داریم تا بتونیم جا بندازیم اینو. و اینکه همیشه رشد جمعیت بیشتر بوده به نسبت ورود افراد به نتورک.و یکی از گزینه های دیگش اینه که تنوع محصول هست و شناور بودن محصول.براتون یه مثال میزنم مثلا یخچال،دیگه الان اکثرا آدم ها توی دنیا یخچال دارن،پس این همه شرکت یخچال سازی با برند های مختلف باید ور شکست بشن پس چرا دارن همچنان یخچال تولید میکنن؟ با اینکه یک محصول مصرفی نیست.این برای اینکه بازار داره گسترش پیدا میکنه،فقط این نیستش که بخوای تو محدوده شهر خودت نتورک کارکنی یا استان خودت یا کشور خودت ،نتورک مارکتینگ یه موضوع بین المللی هستش ودر این مدل نتورک مارکتینگ که قانونی هست و بین المللی هست و انجمن فروش های مستقیم و فدراسیون فروش مستقیم دارن کار میکنن،انقدر قابلیت بزرگ شدن و توصعه داره که این موضوع اشباع حتی قابلیت جدی بودن هم به خودش نمیتونه بگیره.طبق آمار وزارت خونه هم که مشخص هست حدود 1میلیون نفر دارن کار میکنن و نصف این ها هم حداقل فعال اند.
آینده نتورک در ایران رو چه جوری میبینید و همین طور فرهنگش رو؟
آینده بسیار بسیار روشنی داره و قطعا جزء دروس دانشگاهی هم خواهد شد و داره میشه،جزء دروس فنی حرفه ای شده دانشگاهی هم کم کم میشه همون طوری که تو دنیا داره تدریس میشه و خیلی از افراد و شرکت ها به این سمت گرایش پیدا میکنن چون یک روش فوق العادست روش see to see یک روش بینظیر برای شناسوندن کالا به دست مصرف کنندست و با تمام قدرت فرهنگ غنی نتورک مارکتینگ رو جا میندازیم و از جا انداختن این فرهنگ هم ما لذت میبریم قطعا و هم مردم ،چون وقتی اون ها میبینن که یک رشته ای وجود داره هم توش روانشناسی هست، جامع شناسی هست ،اقتصاد هست ،روانشناسی ثروت هست، تعالی هست ،معنویت هست و جامعی از این اتفاقات هست قطعا حمایت میکنن این رشته و این بیزینس فوق العاده رو. جامعه قطعا افتخار میکنه به نتورکر ها و نتورک مارکتینگ و افرادی که این بیزینس رو توسعه دادن برای تبدیل کردن انسان ها به انسان های بهتر،جامعه به جامعه ای بهتر و کل هدف ما و نوع نگاهی که تو نتورک مارکتینگ اصیل و قانونی هست همینه.تبدیل کردن خودمون به آدم بهتر.و جامعه من به جای بهتری برای زندگی تبدیل بشه.
شرکت و تیم مناسب چقدر در موفقیت افراد در نتورک مارکتینک میتونه تاثیر داشته باشه؟
به نظرمن اصلی ترین عاملی که میتونه تاثیر بذاره خود اون فرده.بعد شرکته وسابقه و پشتوانه مالی اون شرکت وهیعت مدیره اون شرکت و در مراحل بعدی محصول و پلن درآمد زایی شرکت.چرا؟بخاطر اینکه شما هرچه قدر هم بخواین درست و اصولی و قانونی کار کنین وتیمتون خوب کارکنه،شرکتتون شرکت مناسبی نباشه شما عملا هیچ کاری نمیتونید بکنید پس شرکت خیلی مهمه.بعد از اینکه باورتون نسبت به خودتون که اولین واصلی ترین گزینه اینه،بعد شرکته بعد از اون تیم مناسبه چون این کار تیمیه و آدم ها باید باهم کار بکنن و همدیگر رو ساپرت کنن و اگر تیم مناسب نباشه و نتونی خودت رو تو اون تیم تعالی بدی رشد بدی و نگرش های خوبی اون تیم نداشته باشه قطعا تو شکست میخوری.مثلا تمام تیم نگاهش اینه که سریع به پول برسن و خرید اجباری بگیرن و به هر طریقی شده آدم بیارن و...خب شما عملا تو اون تیم نمیتونین رشد کنین حتی اگه شرکت خوبی رو انتخاب کرده باشی.پسر نوح با بدان بنشستو خاندان نبوتم گم شد دیگه چه برسه ما آدم های عادی. پس از اخر به اول میام،تیم خوب اولویت سومه شرکت خوب اولویت دومه و اولیش خود اون فرده.لزوما اگه شرکت خوبی باشه تیم خوبی باشه ولی شما به خودتون باور نداشته باشین خودتون رو قبول نداشته باشین هیچ اتفاقی برای شما تو نتورک مارکتینگ نمیوفته.بیس نتورک خود اون شخصه که میاد نتورک مارکتینگ رو کار میکنه.
این جمله که"بالاسری ها یا کسانی که زودتر شروع کردن میخورن یا سود میکنن"چقدر صحت داره؟
ببینید تو یه کارخونه کارگر بیشتر نفع میبره یا مدیر عامل؟طبیعتا مدیر عامل آیا کارگر میتونه مثل مدیر عامل حقوق بگیره؟خیر اما در نتورک مارکتینگ قانونی و اصیل اون کسی که اون پایین هست میتونه درآمد اون کسی که صد برابر از خودش بالاتر هست رو بدست بیاره حتی بیشتر.این تو پلن ها مشخصه چون خیلی ها پلن ها و روش های درآمد زایی رو نمیدونن فکر میکنن اینجا مثل باینریه مثل شرکت های کواسته اینکه هر چی شما بدست بیاری بالایی از شما بیشتر بدست میاره و این یک اشتباه و باور دیگر رو در جامعه شکل داد.اصلا این طور نیست.یه دوستی میگفت اینجا استسماره!سوال من اینه آیا کارگری که نمیتونه مثل رییس کارخونه درآمد کسب کنه این استسماره یا کسی که میتونه تو نتورک لول 100 یه نفری باشه و از لول 100تا به بالاشم درآمد بیشتری کسب بکنه؟کدوم استسماره؟! مثل این میمونه تو یه اداره ای کارمند بیشتر از رییس پول بگیره خب میتونه تلاش بکنه برسه اما آیا همه کارمند ها و کارگرها میتونن رییس بشن تو بازار سنتی؟خیر اما در نتورک مارکتینگ این اتفاق رغم میخوره.و نکته دیگه ای که وجود داره اینه که بالایی ها همیشه حق دارن که پول بیشتری برداشت کنن چون تلاش بیشتری کرده،زمان گذاشته،حرفه ای شده اما مهم اینه که پایینی هم میتونه مثل بالایی بشه و حتی بیشتر،این مهمه،این برابریه مهمه که باعث میشه استسمار وجود نداشته باشه.اگر کسی میتونه x تومن برداشت بکنه منم میتونم همون قدر برداشت کنم ولی من هیچ وقت در کارخونه نمیتونم جای رییسم باشم یا اگر من بتونم کارگر و کارمند های دیگه نمیتونن جای رییس باشن این موضوعی یه که خیلی ها در نتورک خوششون میاد.پس بنابراین کسی که بیشتر تلاش میکنه مستحق دریافت پاداش بیشتریه نه کسی که زودتر وارد میشه!
سخن آخر
حرف آخر این که،نتورک مارکتینگ تا اینجای حال،از نظر من با توجه به این که کسب وکار های مختلفی انجام دادم ،دانشگاه هم رفتم و خیلی چیز ها رو تو زندگی تجربه کردم،این بیزینس رو معنوی ترین بیزینس دنیا دیدم با این شکل و با این مزیت ها و در کنار معنویت، شما به هر مقدار ثروت هم که دلت میخواد، میتونی برسی.
کل کار ما ارتباط سازی با افراد و شیر کردن لذتها مون از محصولات و خدمات مالی که میگیریم هست در فضای کاملاً دوستانه.
- ۰ نظر
- ۱۹ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۴